فاش کردن ماهیت
جریان «تحریف» تکمیلکننده جریان «تحریم» ملت ایران است و هدف نهایی آن، دادن آدرس غلط به ملت ایران است. برای نمونه، اگر ما امروز به دلیل ضعف در حوزه تولید، مشکلات مدیریت اقتصادی و مسئله فساد، با مشکلات اقتصادی روبهرو هستیم؛ جریان تحریف اینگونه وانمود میکند که علت این مشکلات، ارتباط نداشتن با آمریکا و داشتن انرژی هستهای یا موشکی است. متأسفانه، در این سالها جریان تحریف خیلی فعال بوده و گاهی توانسته است فهرست یا فرد مورد نظر خود را از صندوق رأی بیرون بیاورد؛ لذا باید مراقب باشیم جریان تحریف افکار عمومی را فریب ندهد. مأموریت نهایی جریان تحریف گرفتن زمین برای دشمن بدون اسلحه است؛ از این رو با جنگ نرم تلاش میکند اراده و ایمان مردم ما را سست کرده و در حقیقت نوعی تفکر لیبرالی غربی را بر کشور ما حاکم کند. در این بین، راهکار مقابله ما با این جریان مسئله «تبیین» است. جریان تحریف به پشتیبانی دلارهای آمریکایی، ناوها و موشکهای فرهنگیـ رسانهای آمریکایی و غربی به طور شبانهروزی تلاش میکند تا جای شهید و جلاد، خوب و بد، خیر و شر و حق و باطل را تغییر دهد که باید مراقب باشیم و روشنگری کنیم. ما باید با اینها یک مقابله هوشمندانه و نرم داشته باشیم و در مقابل جنگ رسانهای و تبلیغاتی آنها منفعل نباشیم و فعالانه عمل کنیم. بهترین دفاع هم حمله است و باید به مبانی غرب و ظلم بزرگ غرب به ملتها به ویژه ملت ایران حمله کنیم و ماهیت جریان تحریف را، که به نوعی خواسته یا ناخواسته، مزدور و نوچه آمریکاییها داخل ایران هستند، برای همه و افکار عمومی فاش کنیم و نگذاریم این جریان نبض تریبونها و رسانهها را به دست بگیرد و دوباره بخواهد تأثیر بگذارد.
ابراهیم رضایی
مسئولان و مردم کنار یکدیگر
جریان «تحریف» درصدد است از وضعیت موجود کشور در زمینههای اقتصادی و اجتماعی به نوعی ناامیدی در مردم به وجود آورد و مردم را در مقابل نظام حاکم به اعتراض وادار کند. مباحث جریان تحریف با رسانههای قوی و با استفاده از فضای مجازی، به طور عمده در خارج از کشور تولید و ساماندهی میشود. این در حالی است که مردم ما فکر میکنند فضای مجازی بومی است و مطالب آن از داخل ایران تهیه میشود. البته جریان هایی نیز در داخل به این وضعیت کمک میکنند و با جریان خارجی همسو هستند که گاهی با ادبیات دیگر این کار را انجام میدهند. آنها درصدد هستند ذهن مردم را نسبت به اینکه به کجا دارند میروند و نسبت به آینده کاملاً مبهم کنند و مردم را از وضعیت موجود دلخور و ناراضی کنند؛ در این وضعیت میتوان گفت، این حرکتی است که هم جریان خارجی و هم جریان داخلی در کنار هم هستند. برای مقابله با جریان تحریف راههای گوناگونی وجود دارد؛ در مرحله اول مسئولان باید توجه داشته باشند بزرگترین عاملی که میتواند با این جریان مقابله کند، کارآمد بودن حکومت و مدیران کشور است. مرحله دوم این است که مسئولان از هر گونه تنازع و تقابلهای داخلی بین نهادهای حکومتی بپرهیزند. نکته دیگر این است که مدیران در اظهارات و اعلام مواضع خود بسیار دقت داشته باشند؛ زیرا این جریان همواره درصدد است تا از کوچکترین بیانات مسئولان سوء استفاده کند، بنابراین حتی مسئولان در شهرستانهای کوچک نیز باید مراقب اظهارات خود باشند. نکته دیگری که باید مسئولان به آن توجه داشته باشند، این است که با فضای رسانهای آشنا باشند و مشاوران امینی در فضای رسانهای در کنار خود داشته باشند؛ زیرا بیانات آنها میتواند در فضای مجازی تأثیر منفی یا مثبت داشته باشد. برای نمونه، طی یک ماه گذشته چند مورد بیتوجهی برخی مسئولان قوه قضائیه در این زمینه التهابآفرینی کرد، در حالی که اصل موضوع کاملاً مسئله پیشپاافتادهای بود؛ اما به سرعت توانست دستاویز دیگران در فضای مجازی قرار گیرد. مورد دیگر در راهکارهای مقابله با جریان تحریف، نقش مردم است؛ مردم ما باید توجه کنند که در حال حاضر در چه وضعیتی قرار داریم و اینکه باور داشته باشند بخشی از این فضاسازیها، تصنعی است و حتی در خارج از کشور تولید میشود و در فضای مجازی ما قرار میگیرد. به نظر بنده اگر مردم به این نکات توجه داشته باشند و ناامیدی را از خود دور کنند، میتواند خیلی مؤثر باشد.
ناصر ایمانی
فرصتسازی تهدید!
شناخت جریان «تحریف» یک اصل کلیدی و راهبردی برای بیرونرفت از وضع موجود و تقویت انقلاب است. بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان درباره موضوع تحریف، روی دیگر سکهای بود که به طور غیرمستقیم مانع ظهور و بروز ویژگیهای انقلاب است. البته برخی مسئولان در صحبتهای خود موضوع تحریف را به نفع خود مصادره کردهاند که این هم یکی از نکات مورد بحث است. در واقع اینگونه صحبتها فروکاستن از یک مفهوم معرفتشناسانه است. وقتی از تحریف سخن به میان میآوریم، یعنی میخواهیم از قلب واقعیت بگوییم، وقتی برخیها انقلابی بودن را با افراطیگری مترادف میدانند و مسئله خوداتکایی و توجه به ظرفیتهای داخلی را به سرمایهگذاری خارجی و تعامل با دنیا موکول میکنند، اینها تحریف است. بعضیها میگویند دوره انقلاب گذشته است و ما باید با جهان امروز هماهنگ شویم. آنها مفهوم انقلاب را فقط یک حادثه تاریخی دیدهاند؛ نه یک مسیر، راه و اندیشه و انقلابی بودن را با روزآمد بودن در تضاد میدانند که همه این مباحث جنبههای معرفتشناختی دارد. در واقع، جریانی که طی چهار دهه گذشته همواره در متن و بطن حکومت بوده و به ملت هزینه تحمیل کرده، وقتی پای کار میآید، پاسخگو نیست؛ اما انگشت اتهام را به سمت کسانی میبرد که در حاشیه بودهاند و در فراز و فرودها و پیچهای سخت انقلاب نقش ایفا کردهاند و دیده هم نشدهاند، اما با اندیشه و اعتقاد خود در این مسیر حرکت کردهاند که در این موضوع جناح راست و چپ هم فرق نمیکند. اگر بخواهیم جریان تحریف را به شکل دقیق مفهومشناسی کنیم، باید نوعی رفتارشناسی داشته باشیم؛ اگر رفتار نخبگان سیاسی و جریانهای سیاسی از انقلاب تا امروز را در حوزه معرفتی و میدانی در نظر نگیریم، مطالبه رهبر معظم انقلاب در زمینه بحث تحریفشناسی مانند موضوعات دیگر به حاشیه رفته و به فراموشی سپرده خواهد شد. نقش رسانهها در مقابله با جریان تحریف بسیار مهم است؛ چراکه رسانهها به موضوعات اجتماعی نیز توجه میکنند و زبان مطالبهگر جامعه و به ویژه رهبر معظم انقلاب هستند.
رسانهها باید جامعه را با مفاهیم ملی و مفاهیمی که میتواند مشارکت اجتماعی را بالا ببرد و به هم نزدیک کند، آشنا کنند؛ یعنی وقتی به حوزهای ورود کرده و درباره آن صحبت میکنند، باید از همه زوایا آن موضوع را بررسی کنند تا هر چه بیشتر جان مطلب و کارکرد آن روشن و مشخص شود. برای نمونه، تحریف موضوعی نیست که فقط رهبر معظم انقلاب درباره آن گله و سخنرانی کرده باشند و باید در حوزههای میدانی و سیاستگذاری و تصمیمگیریها مشخص شود که تحریف چیست، تحریفگر کیست و چه موضوعی تحریف شده است. اگر رسانه، دشمن را با تعابیر و مطالب خود دوست معرفی کرد، یعنی تحریفگری کرده است. برای نمونه، زمانی به افرادی که از دشمنی آمریکا نام میبردند میگفتند توهم توطئه دارید و سعی میکردند آمریکا را به سیمای دوست در بیاورند و کسی هم که از دشمنی آمریکا حرف میزد، میگفتند متوهم است و این موضوع واقعیت ندارد، حتی در دولت یازدهم سعی کردند در خیابانها شعارهای ضدآمریکایی را پاک کنند. در واقع شعار «مرگ بر آمریکا» را به یک موضوع تاریخ مصرف گذشته تبدیل کردند که با نگاهی به این مسائل متوجه تحریف آن میشوید. بنابراین کار رسانه این است که همه ابعاد آن را در مباحث کارشناسی مشخص کند و هراس هم نداشته باشد و حرف خود را بزند.بحث ما این است که اتفاقاً گفتمان ما یک گفتمان کاملاً واقعبینانه است و با شرایط نظام بینالملل و وضعیت کنونی کشور که با کلی پیچیدگی و دشواری همراه شده است، انطباق بیشتری دارد.
به عبارتی، اگر قرار است از این ورطه خارج شویم و مشکلات جامعه را حل و فصل کنیم، جز توسل به اندیشه، تفکر و گفتمان انقلاب راه دیگری نیست. بنابراین، «رسانه» نقش کلیدی دارد؛ چرا که مردم در حال حاضر کمتر کتاب میخوانند و بیشتر به فضای مجازی و رسانهها رو آوردهاند و لذا رسانهها باید با همدیگر در تعامل باشند و اندیشه خود را به نوعی وزن بدهند. فضای مجازی و اینترنت، هم فرصت و هم تهدید است که همه از آن استفاده میکنند و همانطور که دشمن در این فضاست، باید افراد ولایتمدار، انقلابی و معتقد نیز وارد این فضا شوند و مقابل تحریفگران قرار بگیرند. اگر آنها لشکر دارند، ما الحمدلله نیز لشکر داریم، در واقع فضایی بین حق و باطل و بین سکولار و دنیاطلبان و کسانی است که باور توحیدی داشته و معتقد هستند باید کارکرد دین را در عرصه اجتماعی نیز وارد کرده و بر آن مبنا جامعه، کشور و حکومت را اداره کنیم.
ابوالفضل ظهرهوند